یک زن و شوهر ممکن است از جهات مختلف شباهتهای زیادی با یکدیگر داشته باشند. شباهت از لحاظ فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی، تحصیلی، موقعیت مالی و دهها مورد جالب و جذاب دیگر.
به گزارش جام جم، اما یکی از هیجانانگیزترین شباهتهای زن و شوهری ورزشکار بودن هر دو نفر است. یک زندگی تمام ورزشی چگونه میتواند باشد؟ بهخصوص اگر قرار باشد هر دو در سطح حرفهای فعالیت کنند و احیانا به تیم ملی هم دعوت شده باشند.
ورزش ایران پر از زوجهای ورزشی است. برخی از این زوجها در یک رشته ورزشی فعالیت میکنند. برخی دیگر رشتههای ورزشیشان متفاوت است. عدهای دیگر از این زوج ممکن است هر دو ملیپوش باشند و در برخی دیگر فقط یکی از زوجین در سطح ملی فعالیت میکند. به هر حال هر چه هست تعداد این زوجهای ورزشی در ورزش ایران آمارش هر سال بالاتر میرود.
با مطرحترین زوجهای ورزشی ایران در ادامه آشنا میشویم:شایسته و احسان؛ زندگی روی صفحه شطرنج
یک زندگی با فیل و رخ و اسب. سربازها که جای خود دارند. شاه و وزیر که دیگر جایگاهشان از همه بالاتر است. شایسته قادرپور و احسان قائممقامی حالا در این صفحه شطرنج زندگی میکنند و با دیپلماسی مهرهها پیش میروند.
این زوج تحصیلکرده و البته خوشنام تمام زندگیشان در شطرنج خلاصه شده. آنطور که خودشان میگویند روزانه هشت تا 10 ساعت از وقتشان را به شطرنج و تمرینات مخصوص آن اختصاص میدهند. شایسته البته در تمام این سالها بهترین مربی ایران را در کنار خود داشته است.
این مربی همان کسی است که باعث شد شایسته به بهترین شکل ممکن در شطرنج پیشرفت کند و به مقام استادبزرگی شطرنج برسد. چهار سال پیش از آنکه این زوج شطرنجباز ازدواج کنند شایسته تمرینات خود را زیرنظر مربیای آغاز کرد که بعدها همسر او شد.
دو استاد بزرگ بینالمللی شطرنج زیر یک سقف بهخوبی با هم زندگی میکنند و هیچ مشکلی هم وجود ندارد. زندگی بر روی صفحه شطرنج با آن مهرههای سیاه و سفیدش ادامه دارد و شایسته و احسان تا امروز برنده آن بودهاند.
آتوسا و سعید؛ یک ازدواج تمام فوتبالی
آن روزها وقتی ناصر خان فهمید سعید رمضانی قصد خواستگاری از دخترش را دارد سرمربی ذوب آهن بود. سعید خیلی دلهره داشت و موضوع را از طریق اصغر حاجیلو به گوش ناصر خان رسانده بود. حجازی در سال 77 سرمربی ذوب آهن شد، یعنی تیمی که سعید رمضانی هم در آن بازی می کرد.
آتوسا می گوید وقتی پدر مرحومش فهمید سعید رمضانی چه قصدی دارد در تمرینات بیش از هر بازیکن دیگری به او سخت می گرفت. اما همه این سختی ها برای سعید رمضانی یک پایان شیرین داشت. عاقبت ناصر حجازی با خواستگاری سعید موافقت کرد و این بازیکن سابق ذوب آهن درست در روز تولدش به خواستگاری آتوسا رفت، آتوسایی که آن روزها تنها 18 سال داشت.
تنها دختر ناصر حجازی مدتی بعد پاسخ مثبت خود را داد تا یکی از ورزشی ترین پیوندهای ایران انجام شود. دختری که خود فوتسالیست بود و پدر و برادری فوتبالیست داشت با مردی که بازیکن ذوب آهن به شمار می رفت پای سفره عقد نشست. البته یکی از شروط آتوسا برای ازدواج ادامه فوتسال بود، اتفاقی که مدتی بعد با تولد فرزندش یعنی امیرارسلان مدتی به بایگانی سپرده شد.
مهتا و پوریا؛ یک دنیا خوشبختی با جانان
چهار سال پیش در یکی از مناطق جنگلی چیتگر تهران غوغایی بر پا بود. دو ستاره والیبال تصمیم گرفته بودند با هم ازدواج کنند تا پای چهرههای ورزشی متعددی به مراسم آنها باز شود. پوریا فیاضی آن روزها ستاره تیم ملی بود و مهتا محمدی یکی از برترین ستارههای والیبال بانوان. یک ازدواج تمام والیبالی که پوریا و مهتا برای آن لحظهشماری میکردند. پوریا که در تیم شهرداری ارومیه بازی میکند یکی از پدیدههای والیبال ایران در سال 90 محسوب میشود.
مهتا که زمانی که یکی از برترین بازیکنان والیبال بانوان محسوب میشد چند وقتی با افت فاحش در والیبال روبهرو شده بود و دلیلش چیزی نبود جز به دنیا آمدن دخترش جانان. جانان کوچولو فروردین سال 92 به دنیا آمد و یک دنیا خوشبختی به پدر و مادرش بخشید. البته مهتا محمدی بعد از چند ماه دوباره تمرینات سخت را شروع کرد و اکنون دوباره به فرم آمادگی قبلی برگشته است.
سپیده و هادی؛ یک مهمان کوچولو
در دنیایی که به فوتبال خلاصه شده است خیلی جالب میشود که پای یک عضو جدید و البته کوچک هم وسط بیاید. سپیده نزهتی و هادی تامینی از معدود زوجهای فوتبالی ورزش کشور هستند که البته این اواخر با بچهدار شدن بیشتر مورد توجه قرار گرفتهاند. جالب است بدانید سپیده نزهتی دخترعموی محمد نزهتی بازیکن تیم ملوان بندرانزلی است.
سپیده و هادی حالا یک دختر کوچک دارند که زندگی را برای آنها شیرینتر کرده است. در حالی که تولد یک فرزند مسئولیتها را بیشتر میکند سپیده نزهتی تصمیم گرفته بهزودی تمرینات خود را آغاز کند تا بتواند دوباره برای تیم ملوان بندرانزلی به میدان برود و البته شانس خود را برای حضور مجدد در تیم ملی فوتبال ایران امتحان کند و در این میان بازیکن سابق تیمهای سپاهان و ملوان که هماکنون در مس کرمان بازی میکند بزرگترین مشوق همسرش است.
مهروز و حمیدرضا؛ یک زوج رزمیکار
به این میگویند یک زندگی تمام رزمی. مهروز خواهر هادی ساعی قهرمان تکواندوی ایران است که سابقه حضور در المپیک را هم دارد. همسرش حمیدرضا قلیپور نیز قهرمان ووشوی جهان است.. این زوج مدت زمان زیادی نیست که ازدواج کردهاند. پیوند تمام رزمی آنها نیز فرمول پیچیدهای نداشت. یک نسبت دور فامیلی، یک زمینه تقریبا مشترک ورزشی، یک خواستگاری سنتی و در نهایت ازدواج.
این زوج کاملا شرایط دیگر را درک میکنند و بهخصوص قلیپور از بابت این موضوع خوشحال است چراکه در حال حاضر بیشتر این حمیدرضاست که درگیر مسابقات و اردوهای تیم ملی است. حضور مهروز در تکواندو خیلی وقت است که کمرنگ شده، اما تکواندو را بهطور کامل از زندگی خود محو نکرده است. او برنامههایی دارد و میخواهد با کار مربیگری به تکواندو برگردد هر چند همین الان هم شاگردانی دارد.
لیلا و پیمان؛ یک دنیا عشق با دوومیدانی
پرتاب وزنه برای لیلا رجبی خیلی بیشتر از یک رشته ورزشی مفهوم دارد. پرتاب وزنه دنیای لیلا را زیر و رو کرد. این رشته ورزشی لیلا را به ایران کشاند، باعث شد نام واقعیاش را تغییر بدهد، مسلمان شود و با یک ورزشکار ایرانی به نام پیمان رجبی ازدواج کند. پرتاب وزنه باعث شد تا این بانوی بلاروسیالاصل چند سالی در بوشهر زندگی کند و به المپیک برود و نخستین مدال آسیایی را برای ایران بگیرد. نام اصلی او تاتسیانا ایلیوشچانکا است و در بلاروس متولد شده.
تاتسیانا در زمان برپایی یکی از اردوهای تیم ملی ایران در بلاروس با پیمان رجبی، دونده دوی سرعت ایرانی آشنا شد و در سال ۱۳۸۶ با او ازدواج کرد و پس از دریافت تابعیت ایرانی و گرایش به دین اسلام، با نام لیلا رجبی در ایران زندگی میکند. به هر حال لیلا و پیمان را میتوان یکی از موفقترین زوجهای ورزشی ایران معرفی کرد، زوجی که شوهر بیشتر در نقش مشوق بود و زن در نقش یک ورزشکار مدالآور.
زهرا و رهام؛ خوشبختی بر روی ویلچر
مسیر زندگی زهرا نعمتی در همان روزی که تصادف کرد عوض شد. همان روزی که کمرش شدیدا آسیب دید، همان روزی که او برای همیشه توانایی راه رفتن را از دست داد. تا پیش از آن زهرا تکواندوکار بود. ولی تصادف او را زمینگیر کرد، اما ناامید نکرد. زهرا ایستاد و مسیر دیگری برای خود انتخاب کرد. این مسیر به بزرگترین موفقیتها ختم شد. وارد شدن به این مسیر زهرا را به طرف تیراندازی با کمان کشاند، استعدادهایش را نشان داد، به سرعت به تیم ملی رسید، حضور در رقابتهای جهانی و پارالمپیک را تجربه کرد و در نهایت حماسه بزرگی را رقم زد و به عنوان یک ورزشکار معلول سهمیه رقابتهای المپیک 2016 برزیل را بهدست آورد.
از المپیک 2012 تا المپیک 2016 راهی طولانی بود. زهرا در این راه کسی را در کنار خود داشت که در دهکده رقابتهای المپیک 2012 با او ازدواج کرده بود؛ رهام شهابیپور. رهامی که مثل زهرا در یک حادثه ویلچرنشین شد و رهامی که مثل زهرا ورزشکار رشته تیروکمان است. زهرا و رهام اشتراکات زیادی با یکدیگر دارند و میتوان حدس زد این دو چه زندگی خوبی در کنار یکدیگر دارند.
نیلوفر و مجتبی؛ پیوند بابلی –کرمانی
نیلوفر ابراهیمی در صدرنشین کنونی لیگ برتر والیبال بانوان یعنی گاز تهران بازی می کند. این سرعتی زن کرمانی عضو تیم ملی والیبال بانوان هم هست. از آن سو همسرش مجتبی میرزاجانپور که اصلیتی بابلی دارد قدرتی زن پیکان و تیم ملی والیبال است. یک زوج تمام والیبالی. یک زوج حرفه ای و یک زوج ملی پوش. با این اوصاف و با توجه به برگزاری اردوهای تیم ملی و با توجه به بازی های فشرده لیگ برتر باید حساب کرد که نیلوفر و مجتبی در هفته چند بار همدیگر را می بینند؟!
اولین اردوی ورزشی میرزاجانپور بعد از متاهل شدن، چند روز بعد از مراسم ازدواج او با نیلوفر ابراهیمی بود. آنها سوم فروردین مراسم ازدواج برگزار کردند و میرزاجانپور هفتم فروردین، همراه تیم ملی به لیگ جهانی رفت. به هر حال یک ازدواج تمام ورزشی این دردسرها را دارد، دردسرهایی که نیلوفر و مجتبی تا امروز به خوبی با آن کنار آمده اند.
مهسا و محسن؛ 2 قهرمان زنجانی
یکی دیگر از زوجهای پرافتخار ورزشی ایران محسن محمد سیفی و مهسا جاور هستند. اولی قهرمان ووشوی دنیاست که در کارنامهاش دو مدال طلای بازیهای آسیایی 2010 و 2014، یک طلای جام جهانی و یک نقره رقابتهای جهانی دیده میشود و دومی قهرمان قایقرانی که در بازیهای آسیایی اینچئون صاحب مدال برنز شد. مهسا یکی از بهترینهای رویینگ ایران است که تا به حال شش نشان از مسابقات قهرمانی آسیا در کارنامه دارد.
این دو تازه عروس و داماد ورزش ایران تنها یک سال است که زندگی مشترک را شروع کردهاند. محمدسیفی و مهسا جاور اما نه نسبتی داشتند نه هم رشتهای بودند، آنها یک وجه مشترک دارند و آن اینکه هر دو زنجانی هستند.