ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
از زندگی زنجانی دو روایت وجود دارد. یکی را خودش در گفتگو با هفتهنامه «آسمان» تعریف کرده و نقطه عطفش سربازی در سپاه و رانندگی برای محسن نوربخش، رئیس وقت بانک مرکزی است. روایتی خودساخته که از خودش قهرمانی ساخته است. اما خبرگزاری تدبیر این روایت و حتی تاریخهای ذکر شده را جعلی دانستهاست و ثروتمند شدن او را از سال ۹۰ و استفاده از روابط رانتی میداند.[۱۶][۱۷][۱۸][۱۹]
به گفته خود زنجانی، زمان سربازی به سپاه اردکان اعزام شده است. در اردکان چون مرتب تر بود و تمیزتر مینوشت به قرارگاه فرماندهی سپاه منتقل شد. بعد از حدود ۱۳ تا ۱۴ ماه با دیدار اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور سابق ایران از قرارگاه سپاه و تأکید بر نیاز برخی مراکز، از جمله بانک مرکزی به سرباز، وی را به عنوان سرباز به بانک مرکزی تهران میفرستند.
بابک زنجانی چندی بعد راننده محسن نوربخش، رئیس وقت بانک مرکزی میشود. او در آنجا غیر از رانندگی کار ثبت نامهها را هم بر عهده میگیرد. زنجانی بعد از اتمام دوره سربازی به دلیل اینکه «صاحب چند کارت» برای دلالی بانک مرکزی بود تصمیم میگیرد در تزریق دلارهای بانک مرکزی برای کنترل بازار فعالیت کند.
زنجانی میگوید، نخستین ارزی که از بانک مرکزی برای توزیع گرفته ۱۷ میلیون دلار بوده؛ کارمزدی که بابت توزیع آن دریافت کرده هم ۱۷ میلیون تومان بوده است. او هر روز ۱۷ میلیون دلار از بانک میگرفت و پخش میکرد و ۱۷ میلیون تومان هم سود دریافت میکرده است.
زنجانی پس از درگذشت نوربخش تصمیم میگیرد "سالامبور" فروش شود، یعنی پوست گوسفند به خارج از ایران بفروشد. او پوست گوسفندان را میخرید، سپس دباغی کرده و بعد به گفته خود، آنها را به ترکیه میفرستاد. زنجانی میگوید، در نخستین کانتینری که به ترکیه فرستاد هر «سالامبور» برایش نیم دلار تمام شد؛ اما آنها را در ترکیه به ۱۹ تا ۲۰ دلار فروخت و پولش یکباره چندبرابر شد. او کارش را با ۵ هزار پوست شروع کرد و سودهای کلانی عایدش شد؛ همه چیز خوب پیشمیرفت تا اینکه در سال ۱۹۹۶ میلادی ورشکست شد و به زندان افتاد.[۲۰]
روایت بابک زنجانی در مورد چگونه میلیاردر شدناش، توسط مسوولین وقت بانک مرکزی و رییس دفتر دکتر نوربخش تکذیب شده است. یزدانپناه، رییس دفتر دکتر نوربخش، با صراحت میگوید: مرحوم نوربخش هیچگاه رانندهای به نام بابک زنجانی نداشته است.[۲۱]
همجنین یکی از دستیاران بابک زنجانی در گفتگو با تدبیر خبر گفته: «ریشه ثروت او، بر خلاف روایتی که سر زبانها انداخته بود به نیمه سال ۹۰ میرسید و برخلاف آنچه که ادعا میکند رابط نوربخش، رییس بانک مرکزی در دولت هاشمی رفسنجانی برای تزریق ارز به بازار نبوده» و ادعای زنجانی مبنی بر میلیونر شدن در زمان سربازی را افسانه اعلام کرد.[۲۲] به گفتهٔ این دستیار ارشد زنجانی، زنجانی خود خواسته به تحریمهای اروپا و آمریکا و بلوکه شدن پولهایش تن داده است و از گردش پولهای نفت بلوکه شده نفت ایران شرکت هواپیمایی و باشگاه فوتبال خریده تا همه او را بشناسند و پوششی شود برای کارهایش. هنگامی که دست زنجانی از دور زدن تحریمها کوتاه شد، دست به دامن رسانهها شد تا از خودش افسانه قهرمانی ملی بسازد.[۲۳]
همچنین روایت زنجانی درباره خانواده خود با واقعیت مطابق نیست. او گفته است پدرش کارگر راهآهنی بود که شرکت مسافربری «تی. بی. تی» را بنیان گذاشت. اما شرکت مسافربری تی. بی. تی (T.B.T) توسط دو نفر به نامهای «توکلی» و «باقرزاده» در سال ۱۳۳۳ تاسیس شده و نام این شرکت هم مخفف اسم همین دو نفر است که سهامداران آن بودند. پس از انقلاب هم بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی این شرکت را مصادره کرد و از آن زمان تاکنون توسط کسانی که این نهاد تعیین میکند اداره میشود و فامیل «زنجانی» در میان آنها وجود ندارد.[۱۶]